۱۳۹۳/۶/۱۴

رهبر و نوکر

دشمنت ای هموطن ساکن درون خانه است
مار افعی با تو بنشسته در این آشیانه است
تا به اکنون فرق دشمن را ز دوست ننموده ایم
مردمان گویند که این ملت مگر دیوانه است؟
بیگمان همسایه ها دعوای مالکیت کنند
دزد بیرون تا شریک  پور صاحبخانه است
تا بخندد سوی دشمن رهبر ملت چنین
خانه ماتمخانه و هم این وطن غمخاانه است
هر کی بر چوکی قدرت تکیه زد، خانه بساخت
زین سبب هر کنج میهن بیش و کم ویرانه است
زاهد شهر را نگر بی جوره در مکاره گیست
نیم روز در مسجد و شب ساکن میخانه است
هر قومندان زاده هر کاری که میخواهد، کند
چون پدر جانش به نزد پارلمان نازدانه است
هیچ وزیری درغم نان یتیم و بیوه نیست
نان چاشت بعضی ایشان ضیافت شاهانه است
روزی دیدم پیر مردی خسته از جنگ و ستیز
گفتمش زین رهبران کدام یکی یکدانه است؟
با دو چشم اشکبارش گفت که : ای »محمود« شنو
رهبر هر پانزده تنظیم نوکر بیگانه است

س.م.غ
يکشنبه، 2014/07/13

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر