۱۳۹۹/۳/۱۴

اعتراض !!!

مردم ما سخت عادت دارند که بدون ترس و لرز در مقابل هر بی عدالتی اعتراض کنند ...!!!

اما غنی جان همسایۀ ما عادت نداره اعتراض کنه شاید بپرسین چرا؟

 میگه اول اینکه ممکن است دل طرف مقابل بشکنه و دوم اینکه شاید، دیگران قضاوت کنند که چقه بی ادب و بی حوصله است ... و دگه تا از بزرگها اجازه و مشوره نگیره اعتراض نمیکنه ولو که به ضررش تمام شوه.

  یکروز غنی جان رفته بود تا از دوستش در شفاخانه عیادت کنه. چون بسیار بیروبار بود و برای نشستن جای هم نبود مجبور شد کمی دور تر از اتاقی که دوستش در آن بستر بود، درست مقابل اتاق داکتر دندان منتظر باشه.

  یک دفعه دروازه باز شد و نرس زیبا رویی با ناز و کرشمۀ خاص به غنی جان گفت که داخل اتاق شوه. غنی جان رفت، اما اعتراض نکرد.

نرس غنی جانه سر چوکی مخصوص شاند ... عنی جان شیشت، اما اعتراض نکرد.

داکتر آمد و بدون پرسان و جویان عقل دندان غنی جانه کشید... اما غنی جان اعتراض نکرد ... که خدای نخواسته دل نرس نشکنه ... و داکتر نگویه که چه مریض بی ادب و بی حوصلۀ  است !!! و بدتر از همه، از بزرگها هم کسی نبود که همرایش مشوره میکد و ازش اجازۀ اعتراض کردنه میگرفت !!!

 

سلـ(محـ(غیاثی)ـمود)ـطان

2 جون 2020 میلادی

کانادا