۱۳۹۳/۶/۱۴

خبر عجیب

وکیل قانونی خشوی یکنفر برایش تلیفون کرد تا خبری را برایش برساند.
وکیل پیش از پیش به نفر گفت: خبری را که برایت میدهم خبر عادی نیست اول خوش میشوی باز غمگین میشوی، باز خوش میشوی باز غمگین میشوی، باز کمی اعصابت خراب میشه ولی باز خوش میشوی در آخر اگر خوده کنترول نکنی دیوانه میشی.
نفر گفت: خوب بگو ....
وکیل گفت: طیارۀ که خشویت با آن مسافرت میکرد سقوط کرد.
نفر خوش شد.
وکیل گفت: اما خشویت نجات پیدا کرد.
نفر غمگین شد.
وکیل گفت: اما تا یکساعت پیش در حالت کوما به سر میبُرد.
نفر خوش شد که شاید جور نشود.
وکیل گفت: اما داکتران گفتند که نمیمیرد.
نفر غمگین شد.
وکیل گفت: داکتران گفتند ما کوشش نهایی خود را برای نجات وی انجام خواهیم داد.
نفر اعصابش سر داکتر ها خراب شد.
وکیل گفت: مگر همین چند لحظه پیش قبل از اینکه برایت زنگ بزنم، برایم زنگ زدند که خشویت عمر خود را به شما بخشید.
نفر خوش شد و گفت : خوب این خبر که دیوانه شدن ندارد.
وکیل گفت: خشویت وصیت کرده که تمام خرچ مرگ و مرده اش به شمول فیس اینجانب به گردن خودت است.
و نفر دیوانه شد ...


سلطان محمود غیاثی
‏جمعه‏، 2014‏/07‏/11

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر