هر
روزه ببینیم خراب حال ملت را، که همه خورده شکم سیر یگان مُشت و لگد را و بنوشیده
از آن جام پر از زهر، ذلت را و اگر خوب ببینیم، ندانند همگی پوره علت را و صحیح را
و غلط را و چو گوسفند همگی در رۀ بربادی خویش اند ....
مگر این
حاکم ظالم و دو سه خام و کمی پخته و نیم سوختۀ عالِم، بخندند و بگویند که بزن بر
کمرش یا به ببرش یا به سرش چون که ضعیف است و نحیف است و خودش در نظر خود کثیف است
و شده قرنی دو هفت تا به یقین اند که همه بره و میش اند ...
بنگر که یکی نیمچه ملا گشت و سر مردم مسکین بلا
گشت و کمی در پی تبلیغ برفت صایب (صاحب) طلا گشت و مجهز به سلاح گشت که شدند طالب
و جالب که ز نادانی مردم، کنون حامی کیش اند....
یک روز
بگفتم که خدایا، من نه پول دارم و نی زر و نه دیوار و نه هم در و یکی کرتی لیلامی
در بر، تو فقط گوش بکن عرض مرا، بعدِ دو بیست سال، کنم عرض دل و حال، نخواهم نه ز
تو مال و کمی زیور و یا زر و یا نیمۀ یک درجن زیبا ز کنیزان و یا زنان وافر که اگر
نیک ببینیم همگی مرهم این درد کمر، وین دل ریش اند ...
یک
لطف بکن در حق این مردم بیچاره و آواره و بدبخت و جگر پاره که نه دوست شناسند و دشمن و نه هم دشت و نه گلشن و
ندارند نه کمی نان و نه روغن و نه هم تار و نه سوزن و نه آفتابۀ مسی و نه پتنوس و نه
تف دانی و لَگن، همه افتاده به خاک با دل غمجن، که خودت خوب بدانی که ز دست چند
غدار همگی خاک به سر گشته و گور اند و همه کشتۀ زور اند که نه کم اند و نه بیش اند
و نه پس اند و نه پیش اند و میان چند تا زور، پچق گشته و لیش اند ...
این زور
که گفتم همه در کابینه فکس اند، به خدا اشعۀ ایکس اند و هوای خواۀ یگان فلمک سکس
اند و به همرای یگان دشمن مایان همه مِکس اند و به ظاهر همگی دشمن رادیو و همان
صندوق جانانۀ برقی که بنامند همه تی وی و خلص، دشمن ماهواره و دیش اند....
هر کس
که کند جور و جفا بر سر این ملت رنجور و جفا دیدۀ کمزور و کند چور ز خیرخانه و
شیرپور که کر باشد و یا کور، بخدا خوب بدانیم که کی هستند و کی نیستند و به فتوای
همین ملت بیچاره هر آنکس که ظلم کرد و به ناحق حکم کرد، همگی بی پدر و مادر و هم
بی ادبی معاف، خراب از پس و پیش اند ....
گفتم که
خدایا تو بکن عفو گناهم و فقط یک چیزی خواهم که کنی پخته مقامم، که در آن دوزخ پر آتش و پر و دود پر از ناله و
فریاد، بساز سیستم انترنت ما را و مقرر بنما بندۀ مسکین و خطا کار خودت را که دهم
هر چه به فرمان تو باشد، جزا های کسانی که خیانت به وطن کرده و ظلمی به ملت کرده و
دانسته همت کرده، که منظور من از هر چه بوَد رهبر غدار و وزیران و وکیلان و قوماندان،
که گهی رشوه گرفتند و گهی چور نمودند و گهی زندۀ را مرده بساختند، گهی سرب و گهی
تُرب و گهی آتش سوزان که کند سوزش و بریان و جزا های جدیدی که شوند واله و حیران و
بگیرند ز تعجب همگی دست به دندان و کسی از رۀ فیسبوک و کسی از رۀ اسکایپ و کسی از
رۀ وایبر و کسی از رۀ فیس تایم و کسی از رۀ یاهو، دیگری از رۀ هات میل و کسی از رۀ
جی میل و دهند شرحی هم از داغی آن تیل و فرستند و کنند قصۀ دوزخ به عزیزان و رفیقان
و به دزدان و شریران و هم اولادۀ شیطان، که شود عبرت آن مردم ناخوانده کتابت، یا
که نادیده حسابت که همه واضح و صاف، صاف بخوانند و ببینند که چنین مردم غدار و
فریبکار، همگی لایق نیش اند ....
سلــ(محـ(غیاثی)ـمـود)ــطان
سه شنبه، 2014/01/21
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر