۱۳۹۲/۹/۱۷

بالاخره یاقتم !!!

    هر مشکل راۀ حلی داره و مه هم راۀ حلی یک مشکل کلان را یافتم. ولی ایقدر به آسانی برایتان نمیگم، چرا که این مسئله بسیار دیر است که فکر مردم ما ره خراب کده و حتی تا امروز دوام داره و هر کس نظر خوده در این باره میته ولی راۀ حلش را نمیگه.
میائیم سر اصل موضوع که از دیر زمانیست، مردم حیران استند که پوهنتون بگویند یا دانشگاه ؟ هر چند که صاحب نظران از نگاۀ تاریخی و زبانی و فرهنگی و زبان رسمی و غیر رسمی و دگه هر چه که شما فکر میکنید نظریات خود را ارائه کردند ولی جایی ره نگرفت و مرغ ما یک لنگ داره و ریموت کنترول لنگ دگیش ده دست دشمن وطن است و هر طرف که دلش شد کِش کِش میکنه و یگان وقت آنقدر ما ره گنس و گول میسازند که راست و دروغ و صحیح و غلط هم از پیش ما گم میشه. یگان بار به خود حیران میمانم که ما چه قسم مردم هستیم؟ هر دو زبان از خود ماست و قرن ها به همین زبان ها گپ زدیم و هشتاد سال پوهنتون گفتیم ولی یکی یکدم یاد ما آمد یا ده یاد ما آوردند که در زبان دری پوهنتون را دانشگاه میگن و باعث ایجاد تعصب و جنگ و جدال لفظی بین مردم ما شد و خدا گپه ده پارلمان ما نیندازه که افتاد و بعد از روز گمی هیچ نتیجه هم نداد . خوب به هر صورت، حالی اگر به دل مه باشه در همی جنتری های که در وطن ما چاپ میشه در یک گوشه اش برنامه هفته وار میسازم که یک هفته مردم پوهنتون را دانشگاه بگویند و هفتۀ بعدی دانشگاه را پوهنتون و از طریق تلویزیون ها هم هر هفته نوبت پوهنتون و دانشگاه ره اعلان میکنم که هم حق به حقدار برسه و نه زبان پشتو خفه شوه و نه زبان دری و نه گویندگان این زبان ها و دل دشمن هم بکفه و در نتیجه بیست و شش هفته پوهنتون میگیم و بیست و شش هفته دانشگاه ولی یک چیز را مد نظر بگیرین که نوبت هفته وار را مراعات کنین و بی نوبتی نکنین که باز از گپ ، گپ میخیزه ...

سلطان محمود غیاثی
28 جون 2013

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر