۱۳۹۱/۸/۱

دِنگ دِنگ گک آخرت




هر کس میفامه دنگ دنگگک آخرتش ... !!! اگر چه مه تحقیق نکدیم که ایی دنگ دنگگک چه رقم است ولی معنایش ایطور اس که هر کس در آخرت جواب خوده میته ... !!!
اگر با مه هم عقیده هستین که هر کس میفامه دنگ دنگگک آخرتش ... !!! پس گوش کنین که این ضرب المثل در کدام حالات مورد استفاده قرار میگیره ؟ و کدام رقم مردم ها زیادتر این ضرب المثل را به اصطلاح لول میتن ؟
مگر بیائین که واقعیت بگوئیم و از حقیقت روی گردان نشویم ... چرا که آخرت در مقابل ماست و دروغگوی هم دشمن خدا ...
تا جایی که عقل قاصر بنده کار کده، فکر میکنم که دو قسم مردم این ضرب المثل را بکار میبرن یکی کسانی که واقعاً از هر لحاظ عقیده دارن که هر کس میفامه و دنگ دنگگک آخرتش و یکی هم اشخاص مداخله گر، استفاده جو، دزد بیت المال، حق مردم خور، خدا نشناس و  ... فقط اجازه بتین که مه توضیح بتم و بعد از آن قضاوت را بدست تان میتم باز خودتان میفامین و دنگ دنگگک آخرت تان ...
مثلاً یگان نفره می بینیم که : یک خبر نشر میشه که یک نفر افغان در کدام جایی تغییر عقیده داده و از دین خارج شده ... یک دفعه اعصاب ایی آغا خراب میشه و دهانش قف میکنه و هر چه که ده دهانش و ده عقلش میایه میگه وقتی قف دهانش شیشت و کمی آرام شد، ازش پرسان کنین که خو خی بیادر همین حالی که بیانیه میدادی وقت نماز تیر شد، خودکت چرا نماز نمیخوانی؟ یگان دفعه هم که ده یگان خیرات ده مسجد منطقه میدرایی مردم مسافر گفته اصل جایته پرسان میکنن. باز در حالی که قف ها و تف هایش باد میشه میگه توره غرض نیست، میخوانم نمیخوانم دلم ؛ عیسی به دین خود، موسی به دین خود، هر کس میفامه دنگ دنگگک آخرتش ... !!!
یعنی اگر مه در کار و عقیده و اندیشه دگر ها مداخله میکنم حقم است ولی شما ره غرض نیست که مه چه میکنم؟ زیرا خودم میفامم و دنگ دنگگک آخرتم ... مگر از آخرت دگر ها از این آغا بیادر پرسان میکنن ؟...
دگه مثالِ مختصر و مفید : از خانۀ همسایه، مسجد، تحویلخانه مکتب، دفتر ریاست و گدام های وزارت گرفته عین تا ریاست جمهوری ره آدم های بی مسلک و بی دانش چور کدن ولی هیچ کس تا به حال دستگیر و مجازات نشد ولی شخص تحصیل کردۀ ره که یک دانه نان خشک سیلو ره بخاطر شکم گرسنۀ زن و اولاد خود از روی مجبوری دزدی کده بود یا دستشه مطابق شریعت بریدند و برای تمام عمر گدائیگر ساختنش و یا بی محکمه به امر قوماندان صاحب اعدام اش کردند تا برای دگر ها درس عبرت شوه ... وقتی از خودشان میپرسیم که شما هم دزد هستین پس شما ره کی جزا بته؟ به افتخار میگن که حق ماست. ما از دین مردم دفاع کدیم؛ ( یعنی خداوند از دین خود دفاع کده نمیتانست که اینها ره وکیل گرفت؟ ) ...  ولسوالی خوده به ولایت تبدیل کدیم؛ از سنگ های قیمتی اش حراست کدیم و در مقابل تجاوز بیگانگان مقاومت کدیم ... وقتی میپرسیم که خی این چهل و دو کشور خویش ننه و بابی ما هستند که وطنه برایشان فروختین ؟ میگن ما نفروختیم؛ ایی کار دشمن های وطن است هر کس که هر چیز میکنه خودش میفامه و دنگ دنگگک آخرتش ... نعرۀ تکبیر .... برین حالی دشمن وطنه پیدا کنین ... باز یگان نو چُندک هایشان که حتی به زبان دری نوشته کده نمیتانن، ده فیس بوک، بی از ایی که تاریخچۀ خیانت های اینها ره خبر داشته باشن دیگر ها ره خائین میگن ، فقط که ما با لشکر خود از پیشاور داخل افغانستان شده باشیم یا چک چند لک کلداری بچۀ ضیأالحق ره مه ده جیب خود کده باشم و یا ده پیمان بن مه شست خوده مانده بودم که چهل و دو کشور به میهن بیایه ... به هر صورت ... بیچاره ها از شرم چه بگوین دگه ... باید که برف بام خوده ده بام یک بیچارۀ بی دهان و زبانی مثلی مه بیندازن ...
از اینها که بگذریم تمام زور گویان این ضرب المثل را در جایی که در مقابل منطق و انسانیت بی جواب میمانن میگن ... یا برای پرده پوشی جنایات یگان دوست و آشنای خود ... مثال میتم برایتان؛ مثلاً اگر میگیم که فلانی آدم که در یکی از پُست های حساس مُقرر شده جنایتکار بوده، قاتل مردم بوده باز همی دوست اش و وکیل مدافعش میگه بانیش بیادر چه غرض داری هر کس میفامه دنگ دنگگک آخرتش ... خدا از اش پرسان کدنی است ...
خو میگیم وقتی که ایی نفر انسان های بیگناه و با گناه ره میکشت و قتل و غارت و تجاوز میکد و غنیمت میگرفت، او وقت هم خدا به یادش میامد یا نی؟ که خدایی هست که یک روز در مقابلش باید ایستاد شویم و جواب بتیم؟ پس با اینکار های خود آیا همین آدمی که حالی 30 انچ ریش مانده و در هر پنج جمله خود دو آیت (که یک آیتش به ضد سیاه سر های وطن اس) و یک حدیث میگه و بعد از مرگش بدون شک قهرمان ملی هم میشه، آیا خدا شناس بوده و خدا ره میشناسه؟ اگر میگین بلی خو باید از همو پیسه های زدگی تان یک تکت یکطرفه بگیرین و برین فرانسه هم تفریح میشه برایتان و باز در برج ایفل بالا شوین و خوده پائین پرتین که هم ما بیغم شویم هم مردم .. ولی اگر میگین نی این آدم خدا شناس نیست پس راست میگین ... و هر وقت که مه کدام کارۀ شدم شما ره خودم فرانسه روان میکنم البته با تکت دو طرفه ... که کمی غم روزگار از سرتان کم شوه و دلتان دگه شوه ...
از این که بگذریم اگر ما به خدا و روز آخرت ایمان داریم، آیا فقط تنها ایمان داریم و باید سر دگر ها بگوئیم و یا باید درباریش فکر هم کنیم؟ که چه کار هایست که ماره در نزد خالق و مخلوق روی سیاه میسازه؟ و همی کس های که میگن هر کس میفامه و دنگ دنگگک آخرتش ، ده آخرت چه جواب میتن به خدا؟
ولی یگان وقت پیش خود میگم که او بچه توره ده همی گپ ها چه غرض؟ برو غم آخرت خوده بخو ، هر کس میفامه دنگ دنگگک آخرتش ...
سلطان محمود غیاثی
‏شنبه‏، 2012‏/08‏/18

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر