تقدیم به همه دوستان
گوشۀ تنهایی و خلوت سرا خواهد دلم
با نوای ساز اندوه گریه ها خواهد دلم
تا شده روح و روانم خسته از غوغای روز
نیمه شب ها صحبت یک آشنا خواهد دلم
تا شوم از صحبتش غایب ز حال خویشتن
آشنای برده بار و بی ریا خواهد دلم
تا سراید شعری نغزی بهر این مجذوب خویش
با رباب و طبله و با دلربا خواهد دلم
از صفای دل کنم لحظه شماری روز و شب
چون وصال یار با مهر و وفا خواهد دلم
از کرم با من مگویید میرویم وقت اندک است
گفتگو با یار و یاران تا صبا خواهد دلم
گر بپرسندم که »محمود«آرزویت چیست بگو؟
دوستانی مهربانی چون شما خواهد دلم
سلطان محمود غیاثی
21 جدی 1383 کابل
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر