۱۳۹۱/۴/۳۱

بعد امشب ... غزل


بعد امشب

بعدِ امشب از غمت من ناله هر جا میکنم
دردِ عشقت آشکار و عقده ام وا میکنم
یا چو فرهاد تیشه بر سر میزنم از هجر تو
یا چو مجنون گشته مدهوش رو به صحرا میکنم
یا چو یوسفِ پریشان حال از زندان تو
میگریزم دور و ترک تو زلیخا میکنم
یا چو بلبل نغمه خوانِ عشق یا پروانه سان
دور شمعت جسم و جان خود شیدا میکنم
یا به راهت چشم دوخته انتظارت میکشم
یا دو چشمانم ز سیل اشک دریا میکنم
یا وزم همچو نسیم اندر بهار وصل تو
یا چو بحر بیکران توفان برپا میکنم
یا سرایم لحظۀ دیدار تو شعر، یا خموش
مانده و سرو قدت را خوب تماشا میکنم
یا چو » محمود « رفته اندر گوشۀ میخانۀ
ترکِ عشق و ترکِ یار و ترکِ دنیا میکنم

سلطان محمود غیاثی
13/1/1384
کابل

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر