۱۳۹۲/۱/۱۹

آزمونگاۀ ذهن


 
نطاق : حاضرین محترم برنامۀ آزمونگاۀ ذهن و بینندگان گرامی تلویزیون سلام ! در برنامۀ امروزی آزمونگاۀ ذهن از یک تن از قوماندان صاحبان دعوت به عمل آوردیم تا در برنامه اشتراک کنند ... از ایشان میخواهیم خود را برای حضار گرامی و بینندگان ارجمند تلویزیون معرفی نمایند.
قوماندان: نام مه قوماندان » بی ام چهل « اس ... دگه چیزی لایق گفتن ندارم ...
نطاق : خوب قوماندان صاحب ما در بارۀ نحوۀ برنامه خود برای شما معلومات مختصر میتیم. طوری که می بینین در میز مقابل شما قوطی کلانی گذاشته شده و ما شی مورد نظر را در بین آن گذاشته ایم تا شما در بیست سوال آنرا پیدا کنین ... و اگر جواب درست دادین مستحق جایزه شناخته میشین در غیر آن برایتان جایزه داده نمیشه .
قوماندان : نطاق صاحب ما که همی خانه ها ره تلاشی میکدیم ایطور چیز های قیمتی ره از ترق و تورق پیدا میکدیم که صاحب خانه دهانش واز میماند ایی خو یک قوطی است ...
نطاق: پس بفرمائین سوال اول تانرا مطرح کنین.
قوماندان : قیمتیس ؟
نطاق : برای بعضی ها بسیار قیمتی اس و برای بعضی کس های مثل شما هیچ ارزش هم نداره ...
قوماندان : دالر اس؟
نطاق : نخیر صاحب دالر نیست.
قوماندان : خی حتماً قوالۀ کدام بلند منزل اس؟
نطاق : نخیر ایطور چیز ها نیست ...
قوماندان : ای چه میگی مثلاً مردمی که سرپناه ندارن زیاد برشان ارزش داره که یک خانه گک داشته باشن و مه که سه چهار تا بلند منزل دارم ده قصیش هم نیستم که از کجا شده ....
نطاق : قوماندان صاحب سوال چهارم تان را بپرسین !
قوماندان : خورده میشه ؟
نطاق : نی خوردنی نیست ولی اگر از پیش کسی بگیری و پس و نتی و بخوریش امکان داره ...
قوماندان : ههههههههههه حتماً اسناد موتر کدام مظلوم و بیچاره اس ...
نطاق : نخیر قوماندان صاحب ایی هم نیست.
قوماندان : فلزی اس ؟
نطاق: بلی فلز هم در آن بکار رفته است .
قوماندان : مرمی اس ؟
نطاق: نخیر مرمی نیس قوماندان صاحب ...
قوماندان : نوکش تیز اس؟
نطاق : بلی
قوماندان : حتماً برچه اس ؟
نطاق : نخیر قوماندان صاحب برچه نیست ...
سوال یازدهم شما ...
قوماندان : پُر میشه ؟
نطاق : بلی وقتی خالی شوه میتانین که دوباره پُرش هم کنین.
قوماندان : حتما دگه شاژور کلاشینکوف است .
نطاق : نخیر قوماندان صاحب از جملۀ اسلحه باب نیست .
قوماندان: حالی یک چیزی ره میماندین که به ما ارتباط میداشت.
نطاق : قوماندان صاحب سوال سیزدهم ...
قوماندان : سر کوه یافت میشه ؟
نطاق : نخیر قوماندان صاحب اگر ده سر کوه یافت میشد روزگار ما ایطور خراب نمیشد.
قوماندان : ده کجا زیاد یافت میشه خی ؟
نطاق : ده دفتر ها ، ده مکتب ها ، ده پیش افراد و اشخاص تحصیل کرده ...
قوماندان : حتماً عریضۀ کار پالی است دگه ... چرا که ایطور اشخاص غیر از عریضه ده جیب شان چیزی دگه یافت نمیشه و کسی کار هم به آسانی برایشان نمیته ...
نطاق : نخیر قوماندان صاحب ، گفتم ده او فلز به کار رفته و کاغذی نیست ...
قوماندان : نطاق جان بخیز دگه جایزه بیار که فهمیدم. گفتی فلز هم داره ، نوکش تیز است ، ده دفتر ها و مکاتب هم پیدا میشه ... حتماً سنجاق است ... دگه ...
نطاق : نخیر قوماندان صاحب سوال هفدهم شما ...
قوماندان : رنگ داره ؟
نطاق : بلی ، بلی قوماندان صاحب نزدیک شدین ...
قوماندان : لبسرین نیست ؟
نطاق : نخیر قوماندان صاحب ، لبسرین هم نیست .
قوماندان : هی بابا حتماً رنگ تاپه است که ما وقتی تنخواۀ خوده میگیریم شست خوده رنگ میزنیم و ده کتاب شست میمانیم .. یگان تای ما هم مهُر داریم...
نطاق: نخیر قوماندان صاحب رنگ تاپه نیست ...
قوماندان : خی حتماً کدام قوطی رنگ بوت است ؟ همی بچه گک ها عوض ایکه مکتب برن ده شار و بازار بوت رنگ میکنن و در بین صندوق هایشان میباشه ...
نطاق : نی قوماندان صاحب یک نقل میتم برایتان وقتی رنگ تاپه نمیباشه از رنگ او هم برای شست ماندن استفاده میکنند و مردم با سواد همرایش امضأ میکنند .
قوماندان : خو از اول میگفتی ... که قلم خود رنگ است دگه ... حالی جایزه ره بیار ...
نطاق : قوماندان صاحب شما شئی مورد نظر را در سوال بیست و یکم پیدا کردین و بنابراین مستحق جایزه شناخته نمیشین.
قوماندان : خوب میفامی که ما مستحق بسیار چیز ها نبودیم، مگر به زور خوده مستحق ساختیم. حالی برو جایزه ره بیار و خوده ده جنجال ننداز .
نطاق : راست میگین قوماندان صاحب. جایزۀ را که برای شما مد نظر گرفته ایم یک درجن ایزار بند و یا به شکل ادبی آن بگویم بند تنبان است. شاید بعد از اینکه قوای خارجی در سال 2014 از افغانستان بیرون برایه به کارتان بیایه ....
بینندگان عزیز تلویزیون ، حضار گرامی ! برنامۀ حاضر ما به پایان رسید تا تقدیم برنامۀ دیگر شما را به خداوند متعال میسپاریم .... خداوند حافظ و ناصر همه تان باد
سلطان محمود غیاثی
شنبه، 2013/04/06



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر