دیروز وقتی به
طرف کتابخانه میرفتم، تصادفاً شیرآغایمه ده راه دیدم. همی که مره دید
دستمه گرفت و ده یک گوشه ایستاد شد و بعد از احوال پرسی، درد دل کدنه شروع کد:
-
اینه تو ره ولا خودت بگو صفی جان که همی
شیرآغایت آدم تنبل و نافام اس؟
گفتم: خدا نکنه شیرآغا
جان کی گفته که شما تنبل و نافام استین؟ نه تنها که تنبل نیستین بلکه آدم فعال و
مبتکر هم استین.
گفت: خیر ببینی صفی
جان. اینه او روز امتحان انگلیسی داشتیم زدن مره مفت و کله زین ناکام کشیدن.
گفتم: عجب شما و
ناکامی؟
گفت: چه بگویم
دگه ... همی معلم که خودش باید فکر کنه دگه ...
گفتم: خو اصل
قضیه چیس که ناکام ماندین؟
گفت: چند تا لغت
ترکیبی ره دادند که بگیرین معنایشه نوشته کنین که هیچ نخوانده بودیم شان و مه هم
همو قسمی که لغت بود مستقیم معنی کدم. خو زبانه که یاد نداشته باشی از چه بفامی که
لغت ها و جمله ها چه معنی میتن.
گفتم: خوب ایی
کدام لغت ها بود؟
گفت: اینه مثلا
آمده بود Hotdog مه معنی کدم « سگِ داغ ». دگیش بود Highlight مه معنی کدم « برقِ بلند ». دگه آمده بود Cowboy مه معنی کدم « بچۀ گاو». خو اینه حالی تو بگو
که گناهی کیست؟
گفتم: ولا
صد فیصد گناهی معلم است که لغت ها ره برایتان درس نداده و ده امتحان آورده.
گفت: نی
جان کاکا. گناه از کسی است که همی لغاتی ره که هیچ همراۀ یکی دگه جور نمیاین،
یکجای کده وحالی بری ما درد سر ساخته که نه معنایشه میفامیم و نه مقصدشه.
گفتم: خوب
بعضی از ایی لغت ها قدیمی استند و بعضی هم جدید که تازه ده فرهنگ و زبان مردم رواج
پیدا کرده اند.
شیرآغایم با عصبانیت گفت: مره
ده فرهنگ و زبان مردم بیگانه چه غرض؟ و مجبور هم نیستم که هر چه اونها میگن مه هم
هموطور کنم و چیز های ره که نمی فامم و به دردم نمیخوره بخوانم و طوطی وار تکرار
کنم!!!
گفتم: خوب
اختیار دارین شیرآغا جان. ولی حالی که شروع کدین باید کورسه خلاص کنین که باز ...
شیرآغایم به ساعت خود نگاهی انداخت و گپ مره هم قطع کد و گفت:
برو بچیم که نمازم قضا میشه... مه بروم و همی نماز پیشینه بخوانم. باز
کدام روز دگه ده ایی باره مفصل گپ خات زدیم.
همراۀ شیرآغایم خداحافظی کدم و شیرآغایم سونِ
مسجد رفت و مه هم طرف کتابخانه ...
سلـ(محـ(غیاثی)ـمود)ـطان
پنجشنبه، 2015/11/12
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر