۱۳۹۱/۴/۲۲

تمرکز فکری ... طنز

ت م ر ک ز  ف ک ر ی


رئیس صاحب ریاست، همۀ ما را به خاطر نداشتن تمرکز فکری سر زنش میکرد و راه و چاره های را برای ما پیشنهاد مینمود ولی نتیجۀ دل خواه ، از زحمات خود نمی گرفت . بالاخره مصمم شد تا کنفرانسی را در این رابطه براه بیندازد. بعد از آمادگی یک هفته یی و تا و بالا دویدن بسیار و تشکیل جلسات و کمیسیون های مختلف، با وجود بر آمدن سر و صدای مراجعین، تاریخ کنفرانس را تعیین نموده شروع به نوشتن بیانیه و مقالات خود نمود ولی نظر به پیشنهاد مامور صفدر خان تصمیم گرفت تا بیانیه را از حفظ نثار شنوندگان نماید. در روز برگزاری کنفرانس بعد از توضیح در باره اهمیت تمرکز فکری در شرایط امروزی ، رشتۀ سخن به رئیس صاحب داده شد. رئیس صاحب بعد از گفتن خوش آمدید به حضار، بیانیۀ خود را اینطور آغاز کرد: دوستان عزیز! تمرکز فکری عبارت از جمع نمودن افکار و حواس پریشان در وقت سخن زدن میباشد.خداوند برای انسان ها حواس پنجگانه را اعطا نمود که یکی از این حواس، حس شامعه یا بویایی میباشد، بوسیلۀ این حس میتوانیم بوی گُل های مختلف تزئینی و خوردنی را بفهمیم. گُل های تزئینی عبارت از جریبن، گلاب، نرگس و غیره و گلهای خوردنی عبارت اند از گُلپی ، گل کرم و گُل آفتاب پرست. ولی باید تذکر داد در قدیم مردمانی نیز بودند که آفتاب را پرستش میکردند زیرا از تولید گرمی مصنوعی که بوسیلۀ چوب و زغال بدست میاید اطلاعی نداشتند. زغال در کشور ما به دو نوع یافت میشود. شکل طبیعی آن از معادن و مصنوعی آن که از سوختاندن چوب بدست میاید ولی خطر از بین رفتن جنگلات را در قبال دارد چون در جنگل حیوانات گوناگون زندگی دارند شکار منع میباشد زیرا آواز تفنگ تمرکز فکری حیوانات را نیز از بین میبرد. شکار ماهی نیز کار خوب نیست. ما میتوانیم ماهی را از ماهی فروشی بدست بیاوریم، ولی در ایام زمستان بخاطر کوتاه بودن روز ها شاروالی نرخ و نوا را بصورت درست کنترول کرده نمی تواند پس بهتر است که هیچ ماهی نخوریم زیرا نرخ آن تمرکز فکری ما را خراب مینماید مگر میتوانیم ویتامین های مختلف را از نباتات، از جمله گندنه که در صنعت آشک سازی بکار میرود، بدست بیاوریم.ما باید همیشه صنایع دستی خود را که شامل کوپی کشی، رنگ مالی و پالش کاری موتر های جاپانی میباشد، رشد و توسعه بدهیم تا باعث رشد بهتر تمرکز فکری ما گردد. در خاتمه امیدوارم سخنان بنده کمکی به رشد تمرکز فکری شما نموده باشد و در حالیکه با شور و هلهلۀ حضار بدرقه میشد تالار را به قصد دفتر ترک گفت.

سلطان محمود غیاثی
میلادی  2009
هندوستان ، دهلی جدید


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر